تایپ کن

تایپ کن

من یک تایپیست و صفحه‌بندم و اوایل بالاجبار برای آپلود بعضی از فایل‌های حجیم در پیکوفایل در بلاگ‌اسکای فعالیت کردم؛ ولی به مرور نوشتن و گذاشتن مطلب در این محیط برایم جذاب شد. امید که برای دیگران هم جذاب و مفید فایده باشد
تایپ کن

تایپ کن

من یک تایپیست و صفحه‌بندم و اوایل بالاجبار برای آپلود بعضی از فایل‌های حجیم در پیکوفایل در بلاگ‌اسکای فعالیت کردم؛ ولی به مرور نوشتن و گذاشتن مطلب در این محیط برایم جذاب شد. امید که برای دیگران هم جذاب و مفید فایده باشد

جنگجوی درون

این‌بار که جنگجوی درونت از میدان پیکار روزگار برگشت، محکم در آغوشش بگیر، پیشانی‌‌اش را ببوس و از او بپرس: حالا چگونه‌ای؟ حالا که محکم پای من و دردسرهای جهان من ایستاده‌ای و تا مرز خستگی مفرط می‌جنگی تا من روی پای خودم بایستم و سرم را در نهایت غرور بالا بگیرم. حالا که در سخت‌ترین تنگناهای روزگار، به یاد تو می‌افتم و دلم قرص می‌شود. حالا که افتخار می‌کنم به اینکه اگرچه گاهی شکننده، کم‌طاقت و ضعیف می‌شوم، اما جنگجویی درون من هست، که به وقتش همه چیز را جبران می‌کند.

سراغی از جنگجوی درونت بگیر. به جسارتش نگاه نکن! شجاع‌ترین قلب‌ها گاهی؛ آسیب‌پذیرترین احساسات جهان را دارند.


نرگس صرافیان

ارزش وجودی خود

طلا، مچاله‌اش هم طلاست، کثیفش هم طلاست، بریده و شکسته و از هم‌گسیخته‌اش هم طلاست.

به ارزش خودتان شک نکنید، اگر حال و اوضاع و شرایطتان خوب نیست و در منگنه‌های سخت دنیا قرار گرفتید و مشت و لگد خورده، گوشه‌ی رینگ روزگار افتادید و تمام چشم‌ها، به دیده‌ی تحقیر نگاهتان کرد. اتفاقا موقعیتِ شناخت خوبی‌ست. خوب ببینید و به خاطر بسپارید و فراموش نکنید، تا اوضاع که بهتر شد، بدانید چه کسانی حق دارند کنار شما باشند.

طلای جلایافته و براق را همه دوست دارند. ببینید چه کسی از هم‌گسیخته و غبارگرفته و دورافتاده‌ی شما را هم دوست دارد.

باد، غبارها را و آب، گل و لای‌ را و گذار زمان، زخم‌ها را می‌شوید. ترک‌های وجودتان دوباره به هم پیوند می‌خورد و از قبل هم جاافتاده‌تر و زیباتر خواهید‌بود.

سرتان را بالا بگیرید؛ چه کسی دیده طلا‌ی مچاله و به خاک افتاده، تبدیل به آهن شود؟ یا آهنِ جلایافته، طلا؟!


نرگس صرافیان طوفان‌

دل

از تو دل ار سفر کند با تپش جگر کند

بر سر پاست منتظر تا تو بگوییش بیا

#مولانا

عشق الهی

هر که سودای تو دارد چه غم از هر که جهانش

نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش


آن پیِ مهرِ تو گیرد که نگیرد پیِ خویشش

وآن سرِ وصلِ تو دارد که ندارد غمِ جانش


#سعدی

اخلاص

گیرم که هزار مصحف، از بر داری،

خود را چه‌کنی که نفس کافر داری!


سر را به زمین نهاده ای، بهر نماز؟

آنرا به زمین بنه، که در سر داری...!


#ابوسعید_ابوالخیر

دین من

وقتی نیکی می‌کنم، 

احساس شادمانی دارم؛

و هنگامی که بدی می‌کنم،

حس شرمساری.


این تمام دین من است...!


#آبراهام_لینکلن

صلح درونی

من بر این باورم که برای تحقق صلحِ جهانی، نخست باید به صلحِ درونی رسید.


کسانیکه به طور طبیعی آرام و در صلح با خویش‌اند، قلب‌هایی گشوده‌تر به سوی دیگران دارند.


ای آغوشت همیشه باز

یا باسط الیدین بالرحمه


ای کسی که همیشه آغوشت با مهربانی باز است...❤️

#جوشن_کبیر

سه مصیبت

شبلی گفت:

مرا سه مصیبت افتاده است،

هر یکی سخت‌تر از دیگری!!!


گفتند: کدام است؟

گفت: آن که «حق» از دلم رفت.

گفتند: سخت‌تر از این چه بود؟

گفت: آن که باطل به جای حق نشست.

گفتند: دیگر چه بود؟

گفت: آن که مرا درد آن نگرفته است که علاج و درمان آن کنم و چنین فارغ نباشم.


تذکره الاولیاء

#عطار نیشابوری