چشمم به راه تا که تو آیی زه کورهراه
قلبم به درد تا که تو درمان و مرهمی
ای پاکِ سبز تا چه زمانی به زیر ابر
خورشید روی تو، بیرون شو یک دمی
خیس است روی مردم و تار است دیدهشان
کو یار و یاوری، به کجاهاست همدمی
همدم تویی، تو یاری و یاور حبیب من
آری بیا که جز تو دگر نیست آدمی...!
84/4/13